loading...

tabliqonlin

بازدید : 586
سه شنبه 12 مهر 1401 زمان : 10:42

فرار داماد قبل از عقد / مرد جوان با دیدن عروس خانم دیوانه شد !
یک عروس بریتانیایی پس از آنکه متوجه شد داماد نمی‌خواهد با او ازدواج کند، مراسم را بدون حضور او و به همراه دوستانش برگزار کرد.
کایلی استید پس اطلاع از تصمیم داماد در تماس تلفنی با مادرش، از حالت عادی خارج شد و مراسم عروسی خود را در حضور خانواده و همراهانش بدون داماد برگزار کرد.

این زن به روزنامه دیلی استار گفته است: پس از آنکه متوجه شدم او مرا رها کرده و دیگر نمی‌خواهد با من ازدواج کند، تصمیم گرفتم عروسی را ادامه دهم و با مهمانان به تنهایی و بدون داماد جشن بگیرم.

مقالات مرتبط: دفتر ازدواج شرق تهران
کایلی استید درباره جزئیات تماس شب عروسی گفت: با یک تماس بی پاسخ از مادرش روبرو شدم. با او تماس گرفتم و دیدم که او گریه می‌کرد. او به من گفت داماد از ساعات اولیه صبح با خودرو از شهر خارج شده است. من قبلاً با او توافق کرده بودم که شب قبل از عروسی با هم تلفنی صحبت نکنیم، بنابراین نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده تا اینکه فهمیدم او تصمیم گرفته به مراسم نیاید و مرا رها کند.

او وقتی متوجه شد که داماد نمی‌آید، به پدر و مادرش گفت و پدرش به شوخی به او توصیه کرد مهمانی را تا پایان ادامه دهد.

مقالات دیگر: قالیشویی نائین

در آن لحظه کایلی تصمیم گرفت به مهمانان بگوید که چه اتفاقی افتاده است و مراسم را تا پایان برگزار می‌کند. به همین دلیل با لباس عروسش در میان تشویق همه قدم زد تا مراسم را در کنار عزیزانش بدون حضور داماد به پایان برساند.

منبع: رکنا

فرار داماد قبل از عقد / مرد جوان با دیدن عروس خانم دیوانه شد !
یک عروس بریتانیایی پس از آنکه متوجه شد داماد نمی‌خواهد با او ازدواج کند، مراسم را بدون حضور او و به همراه دوستانش برگزار کرد.
کایلی استید پس اطلاع از تصمیم داماد در تماس تلفنی با مادرش، از حالت عادی خارج شد و مراسم عروسی خود را در حضور خانواده و همراهانش بدون داماد برگزار کرد.

این زن به روزنامه دیلی استار گفته است: پس از آنکه متوجه شدم او مرا رها کرده و دیگر نمی‌خواهد با من ازدواج کند، تصمیم گرفتم عروسی را ادامه دهم و با مهمانان به تنهایی و بدون داماد جشن بگیرم.

مقالات مرتبط: دفتر ازدواج شرق تهران
کایلی استید درباره جزئیات تماس شب عروسی گفت: با یک تماس بی پاسخ از مادرش روبرو شدم. با او تماس گرفتم و دیدم که او گریه می‌کرد. او به من گفت داماد از ساعات اولیه صبح با خودرو از شهر خارج شده است. من قبلاً با او توافق کرده بودم که شب قبل از عروسی با هم تلفنی صحبت نکنیم، بنابراین نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده تا اینکه فهمیدم او تصمیم گرفته به مراسم نیاید و مرا رها کند.

او وقتی متوجه شد که داماد نمی‌آید، به پدر و مادرش گفت و پدرش به شوخی به او توصیه کرد مهمانی را تا پایان ادامه دهد.

مقالات دیگر: قالیشویی نائین

در آن لحظه کایلی تصمیم گرفت به مهمانان بگوید که چه اتفاقی افتاده است و مراسم را تا پایان برگزار می‌کند. به همین دلیل با لباس عروسش در میان تشویق همه قدم زد تا مراسم را در کنار عزیزانش بدون حضور داماد به پایان برساند.

منبع: رکنا

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
لینک دوستان
آمار سایت
  • کل مطالب : 615
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 53
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 62
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 669
  • بازدید ماه : 3904
  • بازدید سال : 6704
  • بازدید کلی : 55942
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی